بسیاری از محققان به بررسی تاریخچه جواهرسازی پرداختهاند و حداقل تا پنج هزار سال پیش از ميلاد، به یافتههای ارزشمندی دست پیدا کردهاند. جواهرسازانی بسیار ماهر از تمدن اوليه مصر و بينالنهرين، ایران و هندوستان و سرتاسر دنیا حضور داشتهاند.
محققان به اين نتيجه رسيدهاند که در گذشته، آويختن جواهرات، نمادی براى اظهار قدرت و نمایانگر اهميت و امتياز طبقه بالادست مردم آن جامعه بوده است. همچنین، گاهى با استفاده از جواهرات، به منظور مصونيت از بيمارىها و همراه با آن، رشد عقاید خرافات بروز پیدا کرده است.
پرکاربردترین نوع جواهرسازی برای مقاصد سلطنتی مورد استفاده قرار میگرفت و از قیمتیترین و زیباترین جواهرات در تاجهای پادشاهی و خانواده سلطنتی استفاده میشد.
برخی از یافتهها در تمدن 2500 سال پيش در بين النهرين به کشفيات آرامگاه سلطنتى شهر اور اشاره دارد. در اين گنجينه، اشياى گرانبهاى پرکار و گوشوارههاى لاجورد، يافت شده و حتى نمونههايى از فعاليت اولیه بشر آن زمان براى زراندوزى، قابل بررسى است. مصريان قديم با استفاده از سنگهاى قيمتى، گردنبندهاى سنگين گوهرنشان و تاجهایی جهت استفاده بر روى کلاهگيس مىساختند.
تاریخچه جواهرسازی در اروپا
در خلال هزاره اول و دوم قبل از ميلاد، شيوه ساخت جواهرات در اروپا و آسياى غربى همراه با زمانی بود که بشر به فناوری استفاده از آهن و برنز دست یافت. در اين دوره، سنجاقها، گل سينهها، النگوها و سنجاقهاى لباس داراى شکلهاى ساده هندسى با نقوش برجسته حلقوى و يا گل بوتهاى بود. در هزاره اول بعد از ميلاد جواهرسازى در اروپا، به صورت کندهکارى و قالبريزى و تهيه سنگ نگين ادامه پیدا کرد. در حالى که در ساير نقاط جهان، مواد زينتى بسيارى مورد استفاده اهل فن قرار گرفت.
زيورهاى معمول در قرون وسطى، اکثرا النگوها و نشانههايى بودند که کاربرد دینی داشتند و اغلب از جنس سرب و حامل تصويرى از قديسين يا شکل يک معبد بودند. از قرن يازدهم به بعد، شهر ونيز مرکز ساخت شيشههاى تزئينى و زيورهاى ظريف شد.
در قرن هفدهم، سبک جواهرات تحول پیدا کرد و به سمتی روی آورد که منطبق بر اوضاع و شرايط اجتماعى آن زمان بود. قرن هجدهم در اروپا، دوران مهارت در زمینه تراش جواهرات زيبا، علیالخصوص زيورهاى درخشنده از جنس الماس بوده که تا امروز ادامه دارد.
تاریخچه جواهرسازی در آسیای مرکزی
در کشورهاى آسياى مرکزى، جواهرسازى علاوه بر بسيارى از جنبههاى زندگى مادى و معنوى و شيوه زندگی کردن ساکنان اين منطقه، مفاهيم دیگری از قبیل عقاید دينى، اجتماعى، اخلاقى و هنرى آنان را نمودار میسازد. جواهرسازان در قسمتهای وسیعی از مناطق شرقی ایران باستان و در شمال در جوار سرزمین سُغد و آمودریا و از شرق با چین و از جنوب با هندوستان و رشتهکوه هندوکش، در نشاندن سنگهاى قیمتی، چون فيروزه و نارسنگ، مهارت داشتند و از انواع تکنيکهاى فلزکارى، مانند ريختهگرى، برجستهکارى، قلمزنى و مليلهکارى استفاده مىکردند.
در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم، زیاد شدن منبتهای رنگی موجب تنوع زیاد اشکال و پدید آمدن کمالگرایی در جواهرسازی آسیای مرکزی گردید.
تاریخچه جواهرسازی در ایران
شواهد و مدارک باستانشناسى گویای این نکته است که شمال و مرکز ايران، از قديمىترين مراکز صنايع فلزکارى جهان بوده است. بدیهی است که انسان، تنها در سرزمينى مىتوانست به نحوه استفاده از فلزات و فواید آنها آگاه شود که در آن مناطق فلزات و سنگهای معدنی آنها وجود داشته باشد.
فلزکارى و هنرهاى مرتبط با آن، به عنوان يکى از شاخههاى عمده هنرهاى صنعتی، از روزگاران قدیم تا زمان معاصر و زمان فعلی، آثار گرانبهایی مثل مفرغينههاى لرستان، زيورآلات و ريتونهاى هخامنشى، بشقابهاى نفيس زرين و سيمين ساسانى، آثار فلزى بىبديل صدر اسلام، مفرغها و مشبککارىهاى بى همتای سلجوقى و نفیسه های ارزشمند فلزى مثل طلاکوبىها و نقرهکوبىها و شیشهکارىهاى دوران صفوى و سرانجام ضريحهاى پر جلوه و با ابهت را برای هنردوستان به ارمغان آورده است.
فلزکارى، رشتههاى متعدد و متنوعى را شامل میشود که ساخت زيورآلات، يکى از مهمترین آنها است. اين مصنوعات، شامل طيف وسيعى از محصولات و زيورآلات است که با مواد و مصالح مختلفى، مانند چوب، عاج، استخوان، شاخ و همچنين شيشههاى رنگى، قطعات سراميکى، فلزات، سنگهاى رنگى قيمتى و ارزان قيمت است و با قراردادن و جاگذارى قطعات رنگى داخل فلزات ساخته مىشود. اين هنرها، شامل دو گروه طلا و جواهر و زيورآلات مىشود. عمدهترين آنها نيز شامل انواع گوشواره، گردنبند، سينهريز، دستبند، النگو، انگشتر و غيره است.
در ايران باستان و در زمان قبل از مادها و در هزاره سوم و دوم قبل از ميلاد مسیح، در کاوشهاى باستانشناسى تپه سيلک، مارليک، حسنلو و… آثارى به دست آمده که در حد خود زيبا و بىنهايت دقيق و ظریف ساخته شده است. اين آثار بيشتر از سفال و فلزات گرانبها به ويژه طلا و نقره است. این صنایع دستی با ارزش امروزه در موزهها و تحت حفاظت ویژه نگهداری میشوند.
کاوشهای باستان شناسی در تورنگ تپه، دین خانه، حسنلو، دیلمان، گوگ تپه و املش، جواهرات زینتی به دست آمده که وجود صنعت جواهرسازی در ایران شمالی را تائید میکند.
دوره هخامنشى، دوره شکوفايى فلزکارى ايران، در زمينه ريختهگرى، چکشکارى، سوارکردن فلزى روى فلز ديگر و نيز تزيين فلزات به وسيله سنگهاى قيمتى (گوهر نشانى) است. در این زمان آثار متعددى از طلا و نقره ساخته شده که نشانگر سليقه و استادى فلزکاران در آن زمان است. علاوه بر آن جواهرات کاوش شده در شوش به شکل دستبندها، گردنبندهای تزیین شده با مهرههای گرمکی شکل و دانههای فاصله انداز وسطی که از طلای توخالی ساخته شده است نشان از قدمت جواهرسازی در سرزمین ایران است. زيورآلات کشف شده در دوره هخامنشيان، بسیار زيبا و ظريف و از نظر فن زرگرى، دقيق و بىنقص است. این زیورآلات دست ساز برای استفاده شخصی مردان و زنان به طور عمومی کاربرد داشته است.
اولین نمونه دستبند طلای ایرانی که در انتها به شکل کله شیر است در تپه های مارلیک کشف شد که همراه با نازککاری و ویژگیهای خاص مربوط به دوران هخامنشی بوده است.
در دوره اشکانيان، آثار جالبى در شکل و طراحی گوشواره، النگو و گردنبند به دست آمده که نشانگر هنر پيشرفته و تکامل يافته آن روزگار است. آویزهای ستارهای، گوشوارههای ملیله کاری در فرمهای حلقوی، مارپیچ و هلال ماه، انگشترها و گردنبندهای تزیین شده با دانههای عقیق سرخ، مهرههای شیاردار طلا، نیم تاج، پولکی و دکمههای تزیینی برخی از این اشیای گرانبها هستند.
از نمونههاى ديگر گنجينههاى هنر ايران زمین، در زمينه اشياى تزيينى براى خودآرايى، زيورآلات مربوط به دوره ساسانيان است که فن زرگرى در آن بىنهايت پيشرفته است. در دوران اسلامى نیز هنر زرگرى و زيورسازى با هنر گوهرنشانى همراه مىشود. ابتدا سنگهاى لاجورد طبيعى و به تدريج عقيق و شبق با روایات و عقاید مذهبی همراه شده و در دورانهاى نزديکتر زبرجد، ياقوت، زمرد، الماس و برليان در تزئين زيورها به کار رفته و در زمان معاصر کاربرد فيروزه نيز به عنوان نگينهاى تزئينى، رونق پيدا کرده است.
امروزه نيز بسيارى از روشها براى بازيافت و ساخت طلا در ايران، مانند گذشته ادامه دارد. هرچند علاوه بر روشهاى سنتى، روشهاى نوينى نیز بر روى کار آمده، ولى روشهاى قديمى نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
یک پاسخ
خوب بود